عشق من طاها

عشق من فردا تولدشه

سلام پسر مامان سلام مامانی خوبی عشقم اره فردا تولد کیه منه برات چی بخرم؟ برام بادکنک بخر دیگه چی؟ کیک دیگه بشقاب دیگه یه کمی فکر هیچی بعدش گفت شمع تولدت چه روزیه؟ 24 بهمن حرفای مامانی و طاها یه روز قبل از تولدش عشقم همه زندگیمی همین الان از حمام آوردمت بیرون و تو داری شیر و خرما میخوری.فردا تولدت هست تولدت مبارک زندگی مامان دیگه چی بنویسم از طاها می پرسم. چند روز تعطیلات بود و رفتیم مسافرت خونه خاله راضیه.خیلی خوش گذشت برگشتن یه شب خونه آقا فیروز بودیم. ان شاالله خدای مهربونم به خاله راضیه یه نی نی بده الهی آمین ...
23 بهمن 1397

تولد یه جیگری نزدیکه...

سلام سلام بچه ها.سلام عزیز دردونه مامانی .اومدم بگم که تولدت سه سالگیت نزدیکه و تو زندگی مامانی داری وارد چهار سالگی میشی. مامان جونم هرچند شیطون تر میشی و بعضی وقت ها بهت غر میزنم ولی به دقیقه هم نمیکشه و زودی میام از دلت درمیارم.هزار تا سوال ازم می پرسی و واقعا نمیدونم چه جوابی بهشون بدم.چند روز پیش توی خواب شروع کردی به گریه کردن و بردیمت بیمارستان دکتر گفت که گوشت کمی التهاب داره و برات دارو نوشت .ان شاالله هر چه زودتر خوب بشی. زندگی مامان خیلی دوست دارم .تولدت پیشاپیش مبارک.😍😘😊😍  
16 بهمن 1397

دو سال و یازده ماهگی

سلام پسر عزیزم .الان که اومدم برات چیزی بنویسم تو دقیقا کنار من نشستی و اصلا نمیزاری من چیزی بنویسم و دارم مدام باهات دعوا میکنم. گل پسرم عشق مامانی یه ماه دیگه تو سه سالت تموم میشه و وارد چهار سالگی میشی.عزیزترینم شیرینی زندگی مامان و بابا خیلی دوست داریم. دو هفته هست که دختر عمو فرزاد به خانوادمون اضافه شده و تو خیلی دوسش داری .رستا کوچولوی دوست داشتنی مامان اگه اجازه بدی من برم که داری همه جا رو به هم میریزی. راستی اینو بگم که پسرم سه تا سوره حفظ کرده.سوره توحید سوره کوثر و سوره ناس . خیلی خیلی دوست دارم مامان جونم.    
25 دی 1397

دو سال و ده ماهگی

پسر پسرم تاج سرم گل پسرم عسل عسلم جیگر جیگرم نفس نفسم (این شعری که همیشه با هم میخونیم سه تایی) عمر مامان سلام.پسر گلم که تا دو ماه آینده سه ساله میشی.مامانی فدای تو بشه.خیلی خیلی دوست دارم. وقتی بهت میگم دوست دارم میگی من بیشتر منم میگه من بیشتر بعد تو میگی من هزار و پنجاه تا و همین طور ادامه میدی.الان که باز اومدم تو وبلاگت تو خونه آقایی هستی زنگ زدی به رامین و بهش گفتی بیاد دنبالت.و الان هم دلم برات یه ذره شده اینو بنویسم فوری ز میزنم ببینم چیکار میکنی اخه وقتی خونه نیستی بدون تو اصلا نمیتونم کاری بکنم. از شیرین حرف زدنت بهت بگم که به همه میگی گوشی کمتر نگاه کنین چشماتون ضعیف میشه مثلا اونروز به خدیجه خاله میگفتی به شایان بگو چشم...
25 آذر 1397

دو سال و نه ماهگی

سلام  نفس مامانی.گل پسر مامانی.تاج سرم عشق مامان که خیلی خیلی عاشقتم تو عزیزترینی و بهترینی.وجودت باعث ارامش و دلگرمیه .خدا میدونه که چقدر بهمون ارامش میدی. طاها نمیدونی چقدر شیرین زبونی اینقدر عاقل هستی و درک وفهمت بالاست که به همه ثابت شده.قربون خندیدنت بشم مامان جونم دیروز برای دفترچه بیمه که گفته بودن باید عکس دار باشه رفتیم عکاسی تا ازت عکس بگیریم.خیلی قشنگ نشستی روی صندلی و به دوربین نگاه کردی و عکاس ازت عکس گرفت.بدون هیچ حرکت اضافه. عموها خیلی خیلی دوست دارن ولی تو به هیچ کدوم نمیگی عمو همشون با اسم صدا میزنی .نینی عمو فرزاد هم تو راهه و تا دو ماه دیگه میاد .ان شاالله به سلامتی بیاد پیشمون. عمر مامان من هر وقت میام...
24 آبان 1397

به نام خدای مهربانی ها - طاها پسرک شیرین زبون و شیطونم سلام

امروز 97/8/1 روز سه شنبه ساعت 16 عصر هست. امروز خوابت می اومد خوابیدی که من الان تونستم دست به لپ تاپ بزنم . پسرکم تو کلا یک کودک متفاوتی ، این را نمی گم بخاطر اینکه پسر منی ، بخاطر شعور و فهمت می گم. کمتر بچه ای را دیدم که مثل تو توی کودکی همه چیز را بفهمه و تشخیص بده . هر کاری من انجام میدم توهم باید انجام بدی . تو بهترین و زیباترین و قشنگ ترین لطف خدا بودی که شامل ما شدی ... وجودت یعنی نشانه ی همه زیبایی های خدا توی خونه ما ... الان چند روزه رفتی توی دو سال و 8 ماهگی . ولی تو مدتها ست بامایی تو یعنی نفس ما .. دوستت دارم پسرک شیطونم . البته بعضی وقتها هم از دستت عصبانی میشممممممممممممم تو لطف خدایی امیدوارم همه یکی مثل تو را د...
1 آبان 1397

گل پسری تاج سری

طاها عمر مامان سلام.شیرین پسرم که الان بعد از یه حموم تو خواب نازی و مامان فرصت کرده به وبلاگت سر بزنه اینو بدون که خیلی خیلی عزیزی. دوچرخه سواریت رو قربون برم همه زندگیم که با اقایی مسابقه میدی و شبا میبریمت توی کوچه تا بازی کنی.خیلی شیطون و شیرینی این روزا.وقتی با کسی دعوا میکنی یا ازش ناراحت میشی میگی اگه گفتی طاها طاها بیا بازی کنیم اصلا نمیام.اصلا هم قهرم خیلی خوشمزه میشی با گفتن این حرفا.ولی خیلی زود هم آشتی میکنی.حالا هر کی باشه ولی نمیدونم چرا به ننه ماه طلب و حاجی ننه یه بوس نمیدی یعنی نمیزاری .یه عضو جدید هم به داره به خانوادمون اضافه میشه و اونم دختر عمو فرزاد هست که ان شاالله تا چند ماه آینده میاد پیشمون.و طاها یه دوست کوچو...
8 شهريور 1397

نفس نفس مامانی

طاهای قشنگم سلام.عمر مامانی که خیلی خیلی دوست دارم همه زندگی من پسر گلم یواش یواش داری دو سال ونیم میشی قشنگ ترینم .مامان فدات بشه که اینقد شیرینی وقتی مامان ظهرها میخوابه خودت تنهایی میری بازی میکنی بدون اینکه مزاحم مامان بشی آخه تو خیلی بچه فهمیده ای هستی و درکت خیلی بالاست. چند روز پیش رفتیم تولد آیلار و پسر گلم کادو با خودش برد برای آیلار.کلی هم رقصیدی . شیرین کاری هات یکی دو تا نیست که بخوام بگم همه حرکاتت و کارات لحظه به لحظه بهم زندگی میده حتی وقتی با هم دعوا میکنیم و تو ده ثانیه با مامان قهر میکنی.شیرینی زندگیم بارها و بارها به زندگی فکر میکنم که قبلش تو نبودی با اومدنت دنیای مامان قشنگ و قشنگ تر شده.تو بهترین هدیه خدایی....
27 تير 1397

عشق مامانی

پسر عزیز و مهربونم سلام .سلام با کلی تاخیر  امیدوارم مامانی رو ببخشی طاهای قشنگم خیلی وقته به وبلاگت سر نزدم باور کن این مدت اصلا وقت نکردم و تو خیلی شیطون شدی و تا من دست به لپ تاپ میزنم میگی مامان فیلم تولد خلاصه بعضی مواقع هم فراموش میکنم. مامان قشنگم یه مسافرت خیلی خوب رفتیم با آقایی و ننه ماه طلب.ننه حاجی مهرزاد و فاطمه خاله محترم و بابا و مامان رفتیم مشهد که خیلی خیلی خوش گذشت.پسر عزیزم تو خیلی خوش سفر هستی و از این که تو کنارمون بودی به هممون بیشتر خوش می گذشت. اونجا تو با آقایی میرفتی زیارت و اصلا با من کاری نداشتی.جای همه زیارت کردیم و برای همه دعا.برگشتن هم که رفتیم شمال و خیلی خوب بود .البته وقتی برگشتیم تو مریض ش...
3 تير 1397