عشق من طاها

نه ماهگی

اول از همه میگم خدایا شکرت پسر مامان سلام.عشق قشنگ مامان وارد نه ماهگی شدی .توهمه زندگی مامان و بابا هستی. پسر عزیزم با اینکه هر  روز به شیطنت هات اضافه میشه ولی خیلی  شیرین و دوست داشتنی هستی. پسر گلم نمیدونی چقدر برای ما عزیزی. چند روز پیش رفته بودیم خونه خاله زهرا وتوحسابی اونجا شیطنت گردی همش میرفتی و منم دنبال تو که مبادا زمین بخوری با اینکه اینقد هم مواظب بودم چند بار محکم خوردی زمین و حسابی گریه کردی. اونجا اصلا طرف ایسان کوچولو نمیرفتی فقط با بارمان بازی می کردی. یه عکس از روز عاشورا میزارم
2 آبان 1395

پسر خوشگلیم

عزیز دل مامانی سلام.پسر نازم بزار اول بهت بگم که چرا دیر به وبلاگت سر میزنم مامان اصلا یه لحظه هم بیکار نمیشه ماشاالله تو هم که خیلی شیطون شدی همش دنبال تو هستم مامان فدات بشه پسر نازم تو وارد هشت ماهگی شدی و دو تا دندون خشگل تو دهنت داری.چار دست و پا میری و همه زندگی رو به هم ریختی.اگه بدونی چیکار میکنی.از همه شیطنت هایی که میکنی سعی میکنم فیلم بگیرم. من وبابایی به خاطر وجود تو همیشه شکرگزاریم.و روز به روز هم به شیرین کاریات اضافه میشه طاها تو همه زندگیم هستی مامان جونم. راستی 95.06.06 هم عروسی عمو فرزاد بود که خیلی خوش گذشت پسرم تو عروسی عموش لباس ایل اصیل قشقایی پوشیده بود و خیلی ناز و با مزه شده بود.     ...
28 شهريور 1395

پنج ماهگی

پسر نازم عشق و هستی مامان وارد 6 ماهگی شدی .عزیزترین مامان نمیدونی خدا رو به خاطر وجود تو چقدر شکر میکنم.خدایا ازت ممنونم شیرینی زندگی من زندگی مامان و بابا با هر روز لبخندهای تو میگذره. طاهای مامان این روزا همش در حال خزیدن هستی و همش دستات توی دهنته اخه میخای دندون در بیاری هنوز نمیتونی جهار دست و پا بری ولی خیلی تلاش میکنی. صداهای عجیبی از خودت در میاری.عاشق بابایی هستی.از الان معلومه خیلی ذوست داریم.همه دوست دارند از ته دلم برای خاله راضیه دعا میکنم و ارزو میکنم خدای بزرگ یه نی نی سالم بهش بده اخه خیلی وقته منتظره.الهی امین
30 تير 1395

4 ماهگی

پسر گلم سلام.عشق مامان من اینقدر سرگرم تو هستم که خیلی دیر به دیر میام به وبلاگت سر میزنم همه زندگیم داری 4 ماه رو تموم می کنی و دو روز دیگه وارد 5 ماه میشی. طاها تو این مدت که پیشمون هستی همش فکر میکنم که بیشتر از 4 ماهه که تو رو داریم دقیقا همین حس رو بابایی هم داره.نفس مامان روز به روز داری شیرین و شیرین تر میشی. بابایی که دیگه دوست داشتنش قابل وصف نیست.همش میگه تو کجا بودی که خدا تو رو بهمون داد. هدیه آسمونی من که خدا تو رو از آسمون به من داد خیلی دوست داریم مامانی دو روز دیگه باید واکسن 4 ماهگی بزنی.خدا کنه زیاد اذیت نشی.
22 خرداد 1395

سال جدید و طاها کوچولوی ما

عشق مامان عیدت مبارک. امسال متفاوت ترین سال من و بابایی هست.چون یه نفر به اسم طاها اومده پیشمون  طاها همه زندگیم خوش اومدی مامان جون.همه وجود من و بابایی شدی خدایا به خاطر همه لطفت ازت ممنونم خدا جونم خیلی خیلی دوست دارم.  
29 اسفند 1394

همه زندگیم

عشق مامانی همه زندگیم شدی به دنیا اومدنت خیلی برام سخت شد خیلی درد کشیدم ولی لحظه لحظه خدا رو شکر میکنم که تو رو بهم داد خیلی دوست دارم مامانی طاها پسر عزیزم فقط از خدا به خاطر همه لطفش به من و بابایی ممنونم به زودی عکستو میزارم گل پسرم
5 اسفند 1394

تولد پسرم

نفس مامان 24بهمن روز شنبه ساعت شش و پنجاه دقیقه  صبح اومدی تو بغلم خدایا شکرت خدای مهربونم هر چی  دارم از تو دارم .خیلی دوست دارم
30 بهمن 1394

سرما خوردگی شدید

مامانی جونم سلام.این روزای آخر خیلی برام سخت می گذره اخه سرمای بدی خوردم.از دست خودم خیلی ناراحتم که چرا مواظب نبودم.امیدوارم زودتر خوب بشم پسر گلم این روزا بایدبیشتر به تو می رسیدم ولی واقعا نشد  دعا کن مامانی زود خوب بشه.و تو عزیزدلم زودتر بیای ...
21 بهمن 1394