عشق من طاها

یازده ماهگی

1395/10/2 0:48
نویسنده : مامانی
177 بازدید
اشتراک گذاری

پسر نازم سلام.الان که میخام این مطلب رو بزارم تو وبلاگت خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر وجود تو توی زندگیمون.ووروجک مامان خیلی شیطون و  خوشمزه شدی و حسابی همه رو سرگرم کردی با شیرین کاریات.

نمیدونی دیشب که شب یلدا بود چقدر بهت خوش گذشت و تو حسابی بازی کردی.و وقتی اومدی بغل من فوری خوابت برد.

عشقم من و بابایی  خیلی  دوست داریم.خیلی دوست داریم

پسر نازم واقعا نمیرسم که بیام و تو وبلاگت مطلب بزارم.الان 7 روزه که وارد یازده ماهگی شدی و من امشب تونستم بیام.طاهای مامان تو خیلی زود شروع به راه  رفتن کردی و قدم های قشنگت  رو روی زمین گذاشتی.

ولی مرتب زمین میخوری و مامانی و بابا یی همش مواظب تو هستن.

قربون خنده های قشنگت بشم مامان جونم .دیروز رفتیم اتلیه که ازت عکس بگیریم ولی تواصلا نمیخندیدی.

کلا با تعجب به دوربین نگاه میکردی.مریم هم همه تلاششو کرد تا تونست یه لبخند کوچیک روی لبهای تو بنشونه.

مهربون مامان خیلی عزیزی برامون

راستی عمو رامین هم دو هفته هست رفته خدمت سربازی و دل هممون براش تنگ شده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)