عشق من طاها

داداش کوچولوم خوش اومدی

1398/9/14 16:06
نویسنده : مامانی
279 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر عزیزم .طاهای عزیزم داداش حافظ 98/08/24ساعت 10:15 شب به دنیا اومد.و با خودش یه عالمه مهربونی برامون آورد

ان شاالله که قدمش پر از خیر و برکت باشه .

از این به بعد باید از هردوتون بنویسم.با اینکه میدونم کمتر فرصت میکنم به وبلاگتون سر بزنم ولی تمام تلاشم رو میکنم که حتما بیام و خاطراتتون رو بنویسم

حافظ عزیز هیچ وقت فکر نمیکردم وقتی بیای اینقدر مهرت به دلم بیفته و اینقدر دوست داشته باشم.خیلی عاشقت شدم مامانی

دوستون دارم.طاها که همه زندگیمه و تو که با اومدنت زندگیمون رو قشنگ تر کردی.چند روز قبل از تولد تو خیلی من و بابایی استرس داشتیم بیشترش هم به خاطر داداشت طاها بود آخه من خیلی سختم بود که طاها رو تنها بزارم و برم بیمارستان.الان باید برم زود میام و خاطرات سخت و شیرین تولد حافظ رو مینویسم

روز خیلی سختی بود برام ولی تولد حافظ همه سختی ها رو از یادم برد

 

پسندها (5)

نظرات (2)

❤️Maman juni❤️Maman juni
14 آذر 98 18:40
قدمش مبارک باشه عزیزم  انشالله همیشه تنش سلامت و لبش خندون باشه 😍😘
بابا مهدی
22 آذر 98 14:11
به نام خدای مهربانی ها خدای مهربانم ، اگر لحظه ای از یاد تو بخاطر مهربانب هایت ، نعمت هایت غافل شویم به خودمان ظلم کرده ایم . خدا یا نعمتی به نام طاها به ما دادی که شد همه چیزمان کودکی که چه بسا بیش از خیلی بزرگها می فهمد و درک می کند . از زمانی که طاها را به ما دادی لحظه ای لحظه ای تکرار نداشته ایم . دائما از حس خوب زندگی و با طاها زندگی کردن لذت برده ایم و می بریم . طاها نفس است و نبض تپنده قلبمان ... تاکه طاهای دیگری برایمان فرستادی بنام حافظ کوچولو که انشالله قدمش پر خیر و برکت باشد و تحت الطاف خدای مهربانم باشد . و خدا یا که این دو عشق چقدر شبیه اند . چهره ، حرکات و.... انشالله که خداوند عمر باعزت و با شرافت عطا کند انشالله انشالله انشالله خدایا تو را به عزت و جلالت قسم که این شیطونک ها به همه بده .... الهی آمین الهی آمین